سابقه سكونت تهران به ۵٫۰۰۰ سال پيش از ميلاد باز ميگردد. در دي ماه ۱۳۹۳ اسكلت يك انسان در منطقه مولوي تهران متعلق به حدود ۷٫۰۰۰ سال پيش كشف گرديد. پيش از اين گمان ميرفت سابقه زندگي در منطقه تهران امروزي به كشفيات قيطريه كه متعلق به ۳٫۰۰۰ سال پيش بود، بر ميگردد.[۲۶][۲۷][۲۸]
تهران براي نخستين بار توسّط ايل قاجار پايتخت ايران شد. تصوير كتيبهٔ فتحعلي شاه، روي تپّهٔ سنگي چشمه علي واقع در شمال شهر ري منطقه ۲۰ تهران ياقوت حَمَوي مورخ يوناني الاصل عرب زبان در مُعجَمالبُلدان تعريفي از طهران كرده و وضع اين آبادي را در قرن ششم و هفتم قمري نشان داده است كه به شرح زير است: طِهران به كسر طاء و سكونها و را و نون در آخر، لفظي است عجمي و ايشان «تهران» تلفظ ميكنند، چون در زبان ايشان طاء وجود ندارد. اين آبادي از ديههاي ري است و ميان آن دو قرب سنگ فاصله است. مردي راستگو از مردم ري مرا خبر داد كه اين آبادي ديهي بزرگ است كه بناهاي آن در زير زمين بنيان يافته است و هيچكس جز به اراده مردم بدانجا راه نمييابد و در بيشتر اوقات ايشان نسبت به سلطان وقت راه خلاف و سرپيچي ميپيمايند و وي را جز مدارا با ايشان چارهاي نيست. آنجا را دوازده محله است كه هركدام را با ديگري نزاع است و مردم محلهاي به محله ديگر درنمي آيند. آن را باغ و بوستان فراوان است كه همچون شبكهاي بناها را در ميان دارد و خود حائلي در برابر تهاحم به حساب ميآيد. وي گفت مردم آنجا با وجود محفوظ بودن با گاو كشت نميكنند و اين كار را با بيل انجام ميدهند از آن روي كه ايشان را دشمن فراوان است و ميترسند كه گاوشان به غارت برود. [۲۹]
تهران در گذشته از روستاهاي ري بوده و ري كه در تقاطع محورهاي قم، خراسان، مازندران، قزوين، گيلان و ساوه واقع شده به سبب مركزيّت مهم سياسي، بازرگاني، اداري و مذهبي از قديم مورد نظر بوده و مدّعيان همواره اين مركز راهبردي را مورد تهاجم و حمله قرار ميدادهاند. روستاي تهران بهواسطهٔ برخورداري از مغاكها و حفرههاي زيرزميني و مواضع طبيعي فراوان و دشواري نفوذ در آنها پناهگاه خوبي براي دولتمردان و ديگر اشخاصي بوده كه احتمالاً مورد تعقيب مدّعيان قرار داشتهاند. از سوي ديگر، كاروانهاي بزرگي كه از محورهاي مورد بحث عبور ميكردند شكارهاي سودمندي بودند و اغلب مورد حمله و چپاول مردم بومي واقع ميشدند. روستاي تهران در واقع كانون چپاولگران و نهانگاه كالاهاي دزديدهشده بود و اين وضع تا زمان شاه تهماسب صفوي كه قزوين را به عنوان پايتخت خود انتخاب نمود ادامه داشت. تهران در برابر حملهٔ افغانها (پشتونها) ايستادگي زيادي كرد و به همين خاطر آنها پس از تصرّف تهران اين شهر را ويران كردند و باغها و تاكستانهاي آن را از ميان بردند.[۳۰]
در زمان نادرشاه تهران دوباره نام و نشاني يافت و در همين شهر بود كه نادرشاه رهبران بزرگ شيعه و سنّي را گرد هم آورد و پيشنهاد اتّحاد اسلامي و رفع اختلافها را به آنها داد.[۳۱]
تا پيش از كشف تمدّن قيطريّه و همچنين كشف آثاري در تپّههاي عبّاسآباد، گمان ميرفت پيشينهٔ تاريخي اين شهر به همان آثار يافتشده در حوالي شهر ري محدود ميشود، ولي اكتشافات باستانشناسي در تپّههاي عبّاسآباد، بوستان پنجم خيابان پاسداران و درّوس، نشان داد تمام آباديهاي ناحيهٔ تاريخي قصران، دورهاي درخشان از استقرار اقوام كهن و خلّاقيّتهاي فرهنگي را پشت سر گذاردهاند.[۳۲]
در فارسنامهٔ ابن بلخي نيز كه مربوط به سالهاي ۵۰۰ تا ۵۱۰ هجري قمري است، از شهر تهران به دليل انارهاي مرغوبش ياد شدهاست. اگرچه در آثار مكتوب كهن از تهران پيش از اسلام نام برده نشدهاست، اما حفّاريهاي باستان شناسي ۱۳۲۱ خورشيدي در روستاي درّوس شميران نشان ميدهد كه در اين ناحيه، در هزارهٔ دوّم پيش از ميلاد، مردمي متمدّن زندگي ميكردهاند.[۳۳]
تهران در آغاز روستايي نسبتاً بزرگ بود كه ميان شهر بزرگ و نامآور آن زمان، شهر ري و كوهپايههاي البرز جاي گرفته بود. نخستين بار نام آن در يادكرد زندگينامهٔ ابوعبدالله حافظ تهراني (زاده ۱۸۴ خ) آمدهاست. پس از يورش مغولان به ري و ويراني اين شهر، تهران بيش از پيش رشد يافت و شماري از اهالي آوارهٔ ري را نيز در خود جاي داد و مساحتش در اين دوران به ۱۰۶ هكتار رسيده بود.[۳۲]
اين منطقه در دوره سلسله صفوي به علّت اينكه بقعه سيد حمزه جدّ اعلاي صفويه در نزديكي حرم شاهزاده عبدالعظيم جاي داشت و تهران نيز داراي باغهاي خوش آب و هوا بود، مورد توجّه قرار گرفت. نخستين بار، شاه طهماسب اول صفوي در سال ۹۱۶ خ. هنگام گذر از تهران باغ و بوستان فراوان اين شهر را پسنديد و دستور داد تا بارو و خندقي به دور آن بكشند. اين بارو كه ۱۱۴ برج به عدد سورههاي قرآن و چهار دروازه رو به چهار سوي دنياي پيرامون داشت، از شمال به ميدان توپخانه و خيابان سپه، از جنوب به خيابان مولوي، از شرق به خيابان ري و از غرب به خيابان وحدت اسلامي (شاپور) امروزي محدود ميشد، مساحت تهران در اين دوران به ۴۴۰ هكتار رسيد.[۳۲]
در دورهٔ شاه عباس يكم (۹۶۶ تا ۱۰۰۷ خ) پل، كاخ و كاروانسراهاي زيادي بر پا شد، در بخش شمالي برج و باروي شاه تهماسبي، چهارباغ و چنارستاني ساخته شد كه بعدها دورش را ديواري كشيدند و به صورت كاخ (كاخ گلستان) و پايگاه فرمانروايي درآوردند. كريمخان در نبردهاي خود برابر محمدحسنخان قاجار در سال ۱۱۷۲ قمري تهران را مركز اردوكشي خود برگزيد و پس از پيروزي در اين جنگ در ديوانخانه ديرين تهران كه در زمان شاه سليمان ساخته شده بود بارِ عام داد و با عنوان وكيل الرعايا، زمامداري ايران را در دست گرفت.
- ۱۰۶ بازديد
- ۰ نظر